مینویسم برای دل

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۷۷ مطلب با موضوع «حرف دل» ثبت شده است

وابستـــ ــ ـــ ـ‌ ــ ــگی

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ

دلم را بردم سمت انتحاری جدید!

چاشنی اش را دست تو دادم

انفجارش با تــــو

-------------------------

میشود!بعد دوباره خلقم کنی!

اما *قید احساس مرا هم بزنی!

*قید وابستگی مرا بزنی!

*قید مرا هم بزنی؟؟!

یک سوم از رمـــ ــــ ــ ـ ـ ــــــضانت گذشت!   اما گذشت ....

چرا من نتوانستم بگذرم!؟

ــــ‌‌ـ ــ ـــــــ ــــــ‌

*قید= خطابم به دنیای زمینی ست

مَن ِ اَوَلِ رَمَضـ'ـآنْ

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۳ ب.ظ

+راستی امروز جزء قرآنت و خــوندی؟

-نه!وقت نکردم!

+تـــو ! دیگه کی هستی! ماه رمضونه ها!

-خوب نشد دیگه!

همیشه از چیزهای زوری بدم میومد!

زیارت اجباری!

نماز اجباری!

قرائت قرآن اجباری!

چیزهایی که الان بیشتر مذهبی های  ما در ::.تربیت.::  فرزندانشان پیگیر هستند!

خدا نیستیم ها!

اما ولنگار و بیخیال هم نباشیم در امور دین!

بجای قرائت اجباری جزء قرآن ، میتونی روزی یه آیه بخونی!اما با لذت!

میشه قرآن و با کلید واژه ها حفظ کرد ها!

امتحان کنید!

کاش در امر به معروف و نهی از منکر بجای کمی تند خویی!، لطیف تر بیان کنیم حرف هایمان را...

بود!اینها حرفهای این چند روزه دلم

رمضانــ ـ ـ ـ  ــ  ــتون بهاری

گُناه یا بیگُناه

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۲۶ ب.ظ

گاهی میخوای و نمیشه

گاهی اصلا انتظارش و نداری و از یه جایی که خبر نداری بهت عنایت میشه

گاهی تو انجام دادن یه گُناه اصرار داری،اما نمیتونی انجام ـــش بدی،دستت خودتم نیستا!

گاهی هم دلت نمیخواد یه ثوابی  انجام بدی اما،یه اتفاقاتی دست به دست هم میده که اون ثواب و به اسم تو! مینویسند

اینا رو گفتم تا برسم به اصل حرفم!

یکی پشت این ماجراها هست که هوات و داره!خیلی دوست داره!خعلی!

آقاجان!خعلی خوبی که هوای شیعه هات و داری

خعلی خوبی!

یا صاحب عصر و الزمان(عج)!خدا کند که ما بیاییم!

دلم نیاز به Defrag کردن داره!چون مثل این جا کفشی های تو تصویر خعلی بهم ریخته ست!

حضرت آقا،ولیــ ـ ـ ـ ــعصر!

شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۷ ب.ظ

یک روز بعد از نیمه شعبان:

چ فرقی کردی؟!

هوم؟!

تو دلت هنوز آقا هست یا  باز دوباره....

یا اینکه مثل صبح بعد از روز عاشورا روال زندگیت عادی شده؟!!!

همه مون همینیم ها!

همه که نه!

انتظار هم برامون عادی شده!

ای کاش از ته دل آقا رو میخواستیم

حضرت آقا،ولیــ ـ ـ ـ ــعصر(عج)

بین ولی و عصرمان فاصله ست

تا مگر این فاصله را برداریم و شما که نه

ما بیاییم...

تکلیف دل چیست؟!آمدنت یا نیامدنت؟؟

یک نَفَسْ حَقْ!

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ

یه سری از بنده های ویژه خدا هستند که همه چی رو با ذات واقعیش میبینند!؟

اینا رو هر چند وقت یه بار باس ببینیشون

که بزنن تو برجکت!

جدی میگم!

چند وقتی هست نیاز دارم به این آدم هات  خدا!!!

بزار سر راهم تا چشام و دلم زنگارش بریزه!

کی اونوقت؟؟!

منتظرما!!!!

خدا حواسش به همه هست حتی اونایی که زیر پونز نقشه هستن...

معصیت!

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۲۱ ق.ظ

یه جاهایی باید تاوان بدون {او} بودن رو بدی

شاید با گناه سبک شی!

که معلومه هنوز ساخته نشدی!

اما گـــــــــــــــــــــــناه ، گنــــــــــــــــــــــــاه میاره!

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا جان!

راه و هموار کن!لدفا؟

وابسته بودن،احساسی عمل کردن،منطقی بودن،اینا رو بگیر از بنده ت،از من!

رویای صادق

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ب.ظ

نمیدونم بگم خواب یا رویا!

تصمیم مو گرفته بودم!

امروز ظهر خواب که بودم

تو مسجد محله مون دیدم خودم و

همون آقا سیدی که همه دوسش داشتن داشت روضه خوانی میکرد برای ارباب

همین که وارد شدم چشاش تو چشام قفل شد!

با همون قطره اشکی که از گوشه چشمش می ریخت بهم فهموند صرف نظر کنم از تصمیمی که گرفتم

نمیدونم جد آقا سید به امام حسین (ع) میرسه یا نه!

اما امروز شب میلاد امام حسین (ع) بود

شاید بی ربط نبوده باشه

دل ـــم دیگه سرد شده آقا!!!!

نمیتونم برم!

                                                       سربـلنـــدم کـــن

                                              ازت عــــــــــزت میــــــــخوام

خداحافظ رفیق!

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۴۶ ق.ظ

دو آدم مغرور که رفاقت کنند

 

یا میره تو کمـــــــــــــــا رابطه

 یا کج دار و مریض با هم می سازند

خوب شد که رفت تو کمــــــــــــــــــا

مرد التماس نیستم!

اما این شب ها خدا می دانـــــــــــــد و دلـــــــــــــــــــم

حکمت اوس کریم و مداد

پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

حکایت "من" شده ؛
مثل قصه مداد و مداد تراش،
مداد تراش حکایت دنیاس
و مداد هم می تونه هر کدوم از ما ها باشه

کاری میکنه که خودت و خرج هر آدمی بکنی
بهتر بگم
کاری می کنند بری زیر تیغ تراش خواسته هاشون
اینقدر میتراشنت تا تمومت کنند

اوس کریم!
خودت با اون چاقوی حکمتت تراشم بده

این چند روزه بد جوری فراریم از خودم ؛از بنده هات!

دیــــــــو

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۵۵ ب.ظ

از دیـــــــــــــــــو و دد ملولم و ....

{یه خورده واستا بینم!}

خودم شاید ی دیـــــــــــــــــــو باشم و...

همه مون  تو وجودمون یه دیــــــــــــو داریم!



نفس م چند روزی هست قلقلکم میده!


آقا جان؟؟!

دارد جـــــــــــوان سینه زن ت از دست می رود!