تَهْـ نـشین روضه هات
چند روز بیشتر نمونده تا تجدید بیعت با ارباب
اون روز اولی که اومدم پا روضه های شما نشستم و یادتونه آقا جون؟!
یادتونه؟!
چقد غریب نشسته بودم!؟
شُما عزت ــم دادین!
آبرُوُ دادین بهم!
الان که پیش بنده های روضه هاتون آشنا شدم میخوام غریبه بشم باهاشون!
امسال میشم مثل شِکَر تَهِـ لیوان چای شیرین صبحانه!
تَهِـ مجلس روضه تون می شینم
گوش میدم به روضه تون!
اینجوری هم من راحــــــــتم!
هم شما به نوکرای جدیدتون میرسین!
هرکی گرفت یا علی...