مینویسم برای دل

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بچه های جزیره بوارین» ثبت شده است

مسافر

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۳۲ ق.ظ

برای انجام یک کار اداری باید میرفتم تا شمال شهر.سوار ماشین شدم.اونم صندلی عقب.راننده تو خودش بود.جوانی بود با ابروهای تر و تمیز و چشم های نافذ.من هم که توی فکر و گاه گاهی با گوشی داشتم چت می کردم.از صندلی عقب داشتم ترافیک و نگاه میکردم. با خودم می گفتم : "توام مسافری ،همه ما به نوعی مسافریم،باید یک روز هم از یک دنیا هم از کالبد خودمون هجرت کنیم،پس چیه این دویدن های از سر طمع؟!"  سرم و از گوشی دزدیدم و دوباره روبرو و دیدم،برج میلاد شده بود بلند ترین نشانه شهر!که ره گم نشود!

راستی! باید بگذاری و بگذری!

تنها وقتی با تو بودم ترافیک این شهر و دوست میداشتم!

هستم همچنان

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۶ ب.ظ

با اینکه دیر به دیر میام اینجا 

ولی هستم.

ادامه میدم به زودی

امید

چهارشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۴۱ ب.ظ

تو اوج ناملایمات زندگی

لبخند بزن :) و امید داشته باش.

وقتی از دل سنگ گیاهی متولد میشه،این نشونه خوبیِ

نشونه زندگی!

جامعه ی خواب زده

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ

جامعه شناس نیستم

در این زمینه هم هیچ تخصصی هم ندارم

به نگاه یک درد دل متن زیر رو بخونید!

.

.

کم کم جامعه شهری ما به مرحله ای رسید که همه در مقابل هم گارد گرفته ان،طیف بندی های مختلف رو طی سالیان مختلف درست کردند،آن هم توسط رسانه ها و اینکه مردم را مقابل هم قرار دهند!

.

دقیقا خاطرم هست از سال های 77 به بعد این جریان شکل گرفت،جریانی که سعی داشت جمهوری اسلامی رو از درون تهی و به یک جایی برساند که مردم با هر قید و بندی که دارند در مقابل هم قرار دهند،فارغ از اینکه چه عقیده ای داشته باشند،مذهبی رو در مقابل روشنفکر و قس علیهذا...

.

آیا شده،تا بحال شده با هم به صورت رو در رو صحبت کنیم؟

دو عقیده به اصطلاح جدا،بیشتر دنبال اختلافات بودیم تا مشترکات فردی مون....

.

فرصت هست،بیدار شویم همه!

نگران رزق و روزی خودت نباش!
اعتماد داشته باش به خدا!

روضـه دیـجیـتـالـی

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ق.ظ

مثلا 30 سال دیگه
یک روحانی

یا یه مداحی میره روضه بخونه:

«چند سال پیش بود،میگفتن یک آدمی بود
زیاد اهل نماز و خدا و پیغمبر نبود
وقتی ک مرد
دیدنش تو خواب
عجب جایگاهی داره تو بهشت

بهش گفتن فلانی تو ک تو دنیا بودی زیاد همچنینی تعریفی نبودی
چی شد الان اینجا،با این جایگاه هستی.

گفت،بعد مردنم ،داشتن می بردنم جهنم،آماده بودم برا عذاب الهی،یک دفعه گفتند نگهش دارین،این،تو دنیا ک بود،....
یک شب ک دلش گرفته بود،تو وبلاگش،یه پست نوشت،و با همون یه پست،دلش شکست

السلام علیک یا ابا عبداللَه....»

خدا حواسش هست،ما چیا نوشتیم دیگه نه؟


روضه دیجیتالی هم میشه دیگه،نمیشه؟
هوم؟

یا ربیع الانام...

يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ

ماه شعبان که می اومد
یه جور دلشوره ای عجیب می گرفتم
از زمونی که یادم دادن صــاحَـب داریم
همیشه حواسم به این بود که من اول سلام بدم
که نکنه یه وقت،به حضرت صاحب برسم و بی توجه از کنار شون رد بشم
به قول استاد عزیزم
میگفتند:ایشون در میان مردم است،او ما را می بیند و ما هم نیز
ولی ما.......

سلام آقای خوبی ها
سلام چراغونی کوچه ها
سلام ماه خوب شعبان.......
الــسـلام عـلـیــک یــا ربـیـع الـانــام...

آزادی ماه

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ب.ظ

 ذات تو پر است از بی نهایت

اما من پر از محدودیت ام

اسم «آزادی» فقط برازنده ی توست

این «آزادی» که بشر به ارمغان آورده همه ش محدودیت است

دلخوش و غرق در بی بند و باری را می گوییم آزادی

واقعا بنشینیم

با خودمان خلوت کنیم

که بعد از «آزادی» بشری باز هم طمع نداریم؟

«آزادی» را من جور دیگری معنا میکنم

آزادی یعنی در بند هو!

ولا غیر...

من از آن روز که در بند توام آزادم