مینویسم برای دل

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

راهی شد!

دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ق.ظ

توی یه عالم دیگه ای بود!
صدای قدم هاش و فقط می شنید و صدای محیط اطراف براش Mute شده بود!
به پیـــــــــــــشنهــــــآدی که تو خواب بهش شده بود فکر می کرد!
غرق در خواب دیشبــ ـــ ـَـ ـــش بود!
به نظرش خریده بودنــــــــــــــــــش

که صبح از یه جـــــــآیی زنگ زده بودند:«فلانی! اسمت برای کربلا در اومده!»
بایـــــــــــــد تصمیـــــــــــــم می گرفت!
یا مثل قبل بمونه و آلــــــــــــــوده

یـــــــــــــــــــــــــــــا

بشه یه آدم دیگه!

تنها پرچم سرخ توئه که من و او را ما می کند!


محرم صدای قدم هایش نزدیک است.....

در رکاب امام (ع)

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۳۹ ب.ظ

برای {من}و شما شاید خیلی اتفاق افتاده باشه که،

این سوال پیش بیاد اگر درک حضور یکی از معصومین رو درک می کردیم

چگونه برخورد می کردیم با ایشان؟!

هوم؟!

به نظرم یکی از کلیدی ترین سوال ـهـ !


{من}  به نوبه ی خودم!

با خوشبینی تمام سکوت اختیار می کردم!

آری سکوت آن هم  با بهترین احتمالات!


{من} هنوز به کمال قاطع نرسیدم(از نظر شناخت خود)


بخاطر همین هم همیشه دیگرانی که می گویند:


اگر در قضیه امام حسین ع بودیم قطعا یکی از یاران ایشان می بودیم!

همیشه یک حس دروغ بهم دست می داد نسبت به حرف هایشان.



نه! {من} این گونه فکر نمی کنم!

{من} هنوز پازل وجودیم کامل نیست،پس... .

از کجا معلوم شاید،{من} شمری باشم که خنجر ب دست برای امام ع در دسته جات عزاداری زنجیر می زنم!



استثناء: اگر آن نگاه نافذ امام بخواهد کارش را بکند، وهب را می کند مسلمان!

باشد تا چنین شود...